زین ماتمی که چشم ملایک ز خون، ترست
گویا عزای صادق آل پیمبرست
مُلک و مَلک به ناله و افغان و اشک و آه
چون داغدار، حضرت موسی بن جعفرست
***
باز گرفته دلم برای مدینه
باز نشسته دلم به پای مدینه
بال فرشته است، سایبان قبورش
بال فرشته است، خاک پای مدینه
در کفنم تربت بقیع گذارید
صحن بقیع است، کربلای مدینه
کرب و بلا می شود دوباره مجسم
تا که به یاد آورم عزای مدینه
***
تا گلستان نبی از جور اعدا، در گرفت
جسم و جان دوستان از شعلهاش آذر گرفت
در سرای صادق آل نبی آتش زدند
چون خلیل آن شاه دین، جا در دل آذر گرفت
نیمه شب در بزم منصورش ببردند از عناد
آنکه خورشید فروزان از رخش زیور گرفت
چون برون از خانه ی منصور شد دل پر ز خون
حضرت روح الامین دست عزا بر سر گرفت
ساخت چون منصور نا منصور مسمومش ز کین
رفت شادی از میان، غم ما سوی را بر گرفت
زد شرر بر جسم و جانش زهر کین با صد محن
شعله اش اندر جنان بر قلب پیغمبر گرفت
دین عزادارست و، مذهب شد یتیم و سوگوار
عالمی را ماتم نور دل حیدر گرفت
خون دل از دیده می افشاند با صد درد و داغ
تا سرِ او را بدامن موسی جعفر گرفت
***
مقام علمی امام صادق علیه السلام
در دوره امامت امام صادق (علیه السلام) مسلمانان بیش از پیش به علم و دانش روی آوردند و در بیشتر شهرهای قلمرو اسلام بویژه در مدینه، مکه، کوفه، بصره و ... مجالس درس و مناظره های علمی دایر واز رونق خاصی برخوردار گردید. در این زمان با استفاده از فرصت به دست آمده امام صادق (علیه السلام) توانست نهضت علمی فرهنگی پدرش امام باقر(علیه السلام) را ادامه داده و علوم و معارف اهل بیت را بیان کرده در همه جا منتشر کند.
سفرهای اجباری و اختیاری امام به عراق و به شهرهای حیره ، هاشمیه و کوفه و برخورد با اربابان دیگر مذاهب فقهی وکلامی نقش بسزایی در معرفی علوم اهل بیت و گسترش آن در جامعه داشت. در این شهرها گروههای مختلف برای فراگیری دانش نزد آن حضرت می آمدند و از دریای دانش او بهره مند می بردند. برخورد وی با گروههای مختلف مردم سبب شد که آوازه شهرتش در دانش و بینش دینی ، علم و تقوی ، سخاوت و جود وکرم و ... در تمام قلمرو اسلام طنین انداز شود و مردم از هر سو برای استفاده از دانش بیکران آن حضرت، به وی رو آورند.
امام صادق (علیه السلام) با اربابان دانشهای گوناگون چون پزشکان، فقیهان، منجمان، متکلمان، صوفیان و... مناظره داشته است، از جمله ی این مناظرات، مناظره با ابوحنیفه است که در منابع شیعه و سنی ثبت است. امام صادق (علیه السلام) با تمام جریانهای فکری و عقیدتی آن روز برخورد کرده و موضوع اسلام و تشیع را در برابر آنها روشن ساخت و برتری بینش اسلام تشیعی را ثابت کرد. پس از این بود که امام (علیه السلام) با جذب شاگردان جدید به تأسیس یک نهضت عظیم فکری و فرهنگی و بالنده مبادرات ورزید، به گونهای که طولی نکشید مسجد نبوی در مدینه منوره و مسجد کوفه در شهر کوفه به دانشگاهی عظیم تبدیل شد. درگیری شدید بین بنی عباس و بنی امیه، آنان را آن چنان به خود مشغول کرده بود ، که فرصتی طلایی برای امام صادق (علیه السلام) و یارانش به دست آمد. آن حضرت با استفاده از این فرصت به بازسازی و نوسازی فرهنگ ناب اسلام پرداخت و شیفتگان مکتب حق از اطراف و اکناف، از بصره، کوفه، واسط، یمن و نقاط مختلف حجاز به مرکز اسلام؛ یعنی مدینه، سرازیر شدند وچون پروانگان دلباخته به گرد شمع وجود امام صادق (علیه السلام) تجمع کردند.
امام صادق (علیه السلام) هر یک از شاگردان خود را رشته های که با ذوق و قریحه او سازگار بود، تشویق و تعلیم می نمود و در نتیجه، هر کدام از آنها در یک یا دو رشته از علوم مانند: حدیث، تفسیر، فقه و کلام، تخصص پیدا می کردند. در دانشگاهی که امام بوجود آورده بود شاگردان بزرگ و برجسته ای همچون هشام بن حکم- محمد بن مسلم- ابان بن تغلب- هشام بن سالم - مومن الطاق - مفصل بن عمر - جابر بن حیان و... تربیت کرد که هر یک از آنها شخصیت های بزرگ علمی و چهره های درخشانی بودند که خدمات شایانی انجام دادند. به عنوان نمونه هشام بن حکم 31 جلد کتاب و جابر بن حیان بیش از 200 جلد در زمینه علوم گوناگون بخصوص رشته های عقلی طبیعی و شیمی کتاب نوشته است و به عنوان پدر علم شیمی مشهور است. دانشمندان علم حدیث شمار کسانی را که مورد اعتماد بوده اند - راویان ثقه - و از آن حضرت نقل کرده اند تا چهار هزار نفر را نوشته اند. شاگردان دانشگاه امام منحصر به شیعیان نبوده بلکه پیروان اهل تسنن نیز از مکتب آن حضرت برخوردار می شدند. بزرگان اهل سنت چون ابوحنیفه، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، ابن جریح، روح ابن قاسم و ... ریزه خوار خوان دانش بیکران او بودند. ابو حنیفه که دو سال شاگرد امام بود این دوره را پایه علوم و دانش خود معرفی کرده میگوید: اگر آن دو سال نبود «نعمان» از بین رفته بود. باز از ابوحنیفه است که می گوید: امام صادق علیه السلام، فقیه ترین و دانا ترین فرد در میان مسلمانان است. (ذهبی، تذکرة الحفاظ، 1419ق، ج1، ص126.) ابن ابی الحدید معتزلی می گوید: علماء اهل سنت از جمله پیشوایان فقهی آنان چون ابوحنیفه، احمد بن حنبل و شافعی با واسطه یا بیواسطه شاگرد امام صادق(ع) بودهاند و ازاینرو فقه اهل سنت در فقه شیعه ریشه دارد. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، 1385ق، ج1، ص18.)...
سر انجام امام صادق علیه السلام، در 25 شوال، سال 148هجری قمری به دستور منصور دوانیقی، مسموم و به شهادت رسید، و بدن مطهرش در قبرستان بقیع، کنار قبر پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام، و جد بزرگوارش امام سجاد علیه السلام، و عموی بزرگوارش امام حسن مجتبی علیه السلام، به خاک سپرده شد. «سَلام اللهِ علیهِ یَوم وُلِدَ، وَ یَوم استُشهدَ و یَوم یُبعثُ حیّا»
دو حدیث گهر بار از امام صادق علیه السلام
قالَ الإمامُ الصّادقُ علیه السلام:کَمالُ الْمُؤْمِنِ فی ثَلاثِ خِصال: الْفِقْهُ فی دینِهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَی النّائِبَةِ، وَالتَّقْدیرُ فِی الْمَعیشَةِ. «أمالی طوسی، ج 2، ص 279»
امام جعفر صادق علیه السلام، فرمود: شخصیّت و کمال مؤمن در سه خصلت است: آشنا بودن به مسائل و احکام دین، صبر در مقابل شداید و ناملایمات، زندگی او همراه با حساب و کتاب و برنامه ریزی دقیق باشد.
قالَ (علیه السلام): أَوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاهُ، فَإنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَیْهِ سائِرُ عَمَلِهِ.
آن حضرت فرمود: اوّلین محاسبه انسان در پیشگاه خداوند پیرامون نماز است، پس اگر نمازش قبول شود بقیه عبادات و اعمالش نیز پذیرفته مى گردد و اگر نماز قبول نشود سایر عباداتش نیز مردود خواهد شد. توضیح اینکه بین قبولی عبادت و اداء تکلیف فرق است و اگر عمل انسان قبول شود، خداوند در مقابل آن عمل اجر و پاداش بسیار فراوان به انسان عطا می کند. اما اگر عملی را انسان به جا آورد و قبول نشود، معنایش این است که اجر و ثواب ندارد، ولی اداء تکلیف است، مثلا در روایت است اگر انسان دستشویی داشته باشد، و با آن حالت نماز بخواند، نمازش قبول نیست، یعنی ثواب ندارد، اما اداء تکلیف است، و خداوند فردای قیامت او را مجازات نمی کند که چرا نماز نخواندی، تنها عملش ثواب ندارد. پس فرق است، بین قبولی عمل و اداء تکلیف. باز در روایت است که تا چهل شبانه روز عبادات شراب خوار قبول نمی شود. معنایش این است که اعمالی عبادی او دارای ثواب نیست. و الا از باب اداء تکلیف باید اعمال عبادی اش را بجا آورد. «نعوذ بالله من شرب الخمر» که در روایت به عنوان «ام الخبائث» معرفی شده است. والسلام.
کلمات کلیدی: